با سلام خدمت شما بازديدكننده گرامي ، خوش آمدید
به سایت من . لطفا براي هرچه بهتر شدن مطالب اين
وب سایت ، ما را از نظرات و پيشنهادات خود آگاه سازيد
و به ما را در بهتر شدن كيفيت مطالب ياري کنید.
فرودگاه انتظار سیل جمعیتی را می کشید اما بواسطه بی برنامگی و عدم اطلاع رسانی و حضور مسئولین مطلع؛ شهدا در نهایت مظلومیت و غریبانه به آغوش استان بازگشتند…
شهیدحاج سید حمید تقوی فراز نیرو های درجه یک شهید سرلشگرحسن باقری(افشردی)در سال ۱۳۵۸ به عضویت سپاه پاسداران درآمد و مسئولیت هایی همچون فرمانده سپاه سوسنگرد، فرماندهی سپاه شادگان، جانشینی قرارگاه رمضان در فعالیت های برون مرزی بود و عضو کمیته بازجویی از اسرا و افسران عراق.
از آنجا که ایشان عضو سپاه بود و قبل از شروع جنگ تمام تحرکات نظامی عراق را توسط نیروهای اطلاعاتی کنترل می کرد لذا می شود گفت مانند اکثر پاسدران و رزمندگان خوزستان از روزهای اول در جنگ حضور داشت. نه تنها ایشان که پدر و برادر ایشان هم در دفاع مقدس حضور داشتند و سر انجام هر دو بزرگوار به شهادت رسیدند. و سید حمید راه این دو شهید را همچنان ادامه می داد. درتاریخ شانزدهم دی ماه ۱۳۹۳پس از اقامه نماز ظهر عملیاتی به نام «محمد رسول ا…» آغازمی شود و با تعدادی از نیروهای رزمنده برای یاری رساندن به همرزمانش پیشروی می کند و بعد از رشادت بسیار مورد اصابت گلوله تک تیر انداز داعشی قرار می گیرد و بعد از اینکه به همرزمانش وصیت می کندکه عقب نروید و نگذارید زحمات بچه ها هدر برود وبعد از طلبیدن حلالیت به شهادت می رسد.
حسن شمشادی خبرنگار خبرگزاری صدا و سیما در صفحه اینستاگرامش تصویری از دختر شهید مدافع حرم «مجتبی کرمی» در کنار مرقد مطهر حضرت رقیه(س) منتشر کرد. sajedeh.com/new.aspx
آن چه پیش رو دارید، آخرین یادداشت آن مدافع حرمِ شهید است که تنها یک روز پیش از شهادتش به رشتهی تحریر درآمده و شاهدی است بر روح بی قرار آن جوانِ دامغانی
نام: سید مصطفی نام خانوادگی: موسوی معروف به: جوانترین شهید مدافع حرم/نابغه مدافع/شهیدی از شهدای اربعه حلب/شهید دهه هفتادی فرزند: عین الله ولادت: پنج شنبه️18 آبان 1374 محل ولادت: تهران
شهادت: پنج شنبه️21 آبان1394 محل شهادت: العیس حلب/سوریه نحوه شهادت: شلیک توپ جنگی 23 و ترکش بر قسمت های گلو، قلب و پهلو،چانه و پیشانی سمت: بسیجی تکاور یگان: فاتحین تهران ورود پیکر به ایران: جمعه 22 آبان تشییع پیکر: دوشنبه 25 آبان مزار: بهشت زهرا/ قطعه 26/ردیف 79/شماره 16
سن: بیست ساله فرزند: دوم/تک پسر رشته تحصیلی: دانشجوی رشته مهندسی مکانیک از دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران غرب الگوی شهید: شهید دفاع مقدس عباس بابایی
ویژگی های شهید: متدین/آرام/کم حرف/اهل عمل/مودب/درسخوان/بانظم/بخشنده/مهربان/ولایتمدار/ مقلد رهبرمعظم له/معنوی گرا/مخلص/عزتمند/عاطفی/رقابت علمی/دوری از معصیت/عمل به واجبات/محب اهل بیت(ع)/مطیع والدین/بابصیرت/اجتماعی/مبتکر/خلاق/دقیق و حساس/پاکیزه/مرتب/خندان/غیرتمند/تلاشگر/شجاع/جسور/مستقل/محکم/معتقد/احساساتی/کم توقع/با معرفت/خوش پوش/کیفیت گرا و ...
علایق شهید: درس و علم و اختراع/شرکت در فعالیت های فرهنگی - مذهبی - معنوی مدرسه، بسیج، هییت و مسجد محل/اهل سفر/کمک به دیگران/اهل مطالعه/پیگیر اخبار از تلویزیون حتی به زبان های انگلیسی و عربی/پیگیر سخنان رهبری به روز/شرکت در فعالیت های علمی/عاشق شخصیت هایی چون مقام معظم رهبری مد ظله العالی، شهدا، شهید بابایی، آوینی، دکتر شریعتی، چمران/ عاشق پرواز و خلبانی، فعالیت های نظامی/عاشق مبارزه با اسراییل/عاشق شهادت
جمله ای از شهید: رویای اصلی من این است که خلبان شوم و با هواپیمای پر از مهمات به قلب تل آویو بزنم. جمله معروف شهید در سوریه: من برای آمدن به اینجا برنامه ریزی کرده ام، همان طوری که برای حضورم در کرانه باختری برنامه دارم.
من در کنار آقامرتضی بودم،مارو به شکل یک نعل اسب محاصره کرده بودند،از هر طرف آتش میبارید. اصلا قرار نبود علیرضا بیادجلو،ولی انگار وقتی که پشت بیسیم شنیده بود که بچه ها مثل گل دارن پرپر میشن غیرتش به جوش اومد.خیلی راحت میتونست همونجا بمونه و جلو نیاد،ولی... خون هیئتی و علوی که تو رگاش بود اجازه نداد،اومد و چندتا از مجروح هارو پشت تویوتا انداخت و برد عقب،وقتی برای باردوم برگشت،تک تیرانداز شانش رو هدف گرفت،علیرضا افتاد و یکی از بچه ها خودشو رسوند بالا سرش،آقامرتضی چندین بار تو سرش زد و هی داد میزد:یاخدا...یازهرا...حالش خیلی خراب بود،شاید پیش خودش میگفت:جواب مصطفی(برادر شهیدمرادی)رو چی بدم.سعی کردم آرومش کنم،وقتی اون کسی که بالا سر علیرضابود دستش رو بالا آورد و اعلام کرد که چیزی نیست،آقامرتضی آروم شد. ولی خیلی طول نکشید که چندتا تیر دیگه به بدن پاک علیرضا اصابت کرد و علی رفت به اونجایی که لیاقتشو داشت.
یکی از جانبازانِ مدافع حرم، به نوشته ای روی دیوار اشاره کرده است که در آن، اسامی رزمندهگانی نوشته شده که روز 21 دی ماه (2 هفته قبل) خلعت شهادت پوشیدند. .
در همایش مادران و بانوان منتظر ، فرزند شهید مدافع حرم عباس عبداللهی با خواندن دکلمه ای برای پدر شهیدش که پیکرش هنوز به وطن بازنگشته، تمامی حضار را به گریه انداخت.این کودک در نامه ای به پدرش همراه با صدایی کودکانه و سوزناک خواند: پدر تو کجایی، رفتنت را ندیدم و اکنون لحظه هایم پر از حسرت داشتن تو هست و زمانی که مادرم موهایم را شانه میکند و می پرسم پدر کی برمی گردد، مادر جواب می دهد، پدرت به زودی بر میگردد و من لبخندی روی لبانم می نشیند و مادر اشک هایش را از من پنهان می کند..نجواهای کودکانه این دختر با پدر شهیدش، همه را یاد ناله های حضرت رقیه انداخت که بعد از واقعه عاشورا و از دست دادن پدر، وقتی که در دست دشمن اسیر شده بود، با پدر درد و دلی کودکانه می کرد..